HonaredefaView

تاریخ تولد : 1336/8/13
تاریخ شهادت/وفات : 1365/8/13
شهيد حسين خرازي
شهید حسین خرازی در سال 1336 در یکی از محله‌های مستضعف‌ اصفهان متولد شد. از همان آغاز پیروزی انقلاب، مشغول فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی و جنگ‌های کردستان بود و با شروع فعالیت ضدانقلاب در گنبد، عازم مأموریت در آن خطه شد. زمانی که به کردستان رفت، بعد از آزاد شدن شهر سنندج، به سمت فرماندهی گردان ضربت انتخاب شد. با شروع جنگ تحمیلی، از کردستان راهی منطقه جنوب شد و به سمت فرماندهي اولین خط دفاعی (معروف به خط شیر) که مقابل عراقی‌ها در جاده آبادان ـ اهواز در منطقه دارخوین تشکیل شده بود، منصوب گشت. در عملیات شکست حصر آبادان فرماندهی جبهه دارخوین را به عهده داشت. شهید خرازی در آزادسازی بستان بهترین مانور عملیاتی را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه‌های رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد. پس از عملیات پیروزمند طریق‌القدس، تیپ امام حسین(ع) متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد. چیزی نگذشت که این یگان به لشکر ارتقا یافت و حسين خرازی به سمت فرماندهی آن انتخاب شد. در عملیات فتح‌المبین دشمن را در جاده عین‌خوش با همان تدبیر فرماندهی‌اش حدود 15 کیلومتر دور زد و آنها را غافلگیر کرد. یگان او در عملیات بیت‌المقدس جزو اولین لشکرهایی بود که به جاده اهواز ـ خرمشهر رسید و در آزادسازی خرمشهر نیز سهم بسزایی داشت. از آن پس در عملیات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر4 و خیبر در سمت فرماندهی لشکر امام حسین(ع)، رشادت‌های بسیاری از خود نشان داد و در عملیات خیبر یک دست او در اثر اصابت ترکش قطع شد. در عملیات والفجر8، لشکر امام حسین(ع) تحت فرماندهی او لشکر گارد رياست جمهوری عراق را به تسلیم واداشت و پیروزی‌های چشمگیری را در منطقه فاو و کارخانه نمک که جزو پیچیده‌ترین مناطق جنگی بود، به دست آورد. در عملیات کربلای5، شکست سختی به عراقی‌ها وارد آورد و باعث تثبیت مواضع فتح شده و سقوط یکی از دژهای شرق بصره شد. سرانجام در عملیات کربلای5، در اوج آتش توپخانه دشمن، خمپاره‌ای در نزدیکی‌اش منفجر شد و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد. از وصیت‌نامه شهید ... خدایا! غلط کردم! استغفرالله! خدایا امان! امان از تاریکی و تنگی و فشار قبر و سؤال منکر و نکیر در روز محشر و قیامت. به فریادم برس. خدایا! من دل‌شکسته و مضطرم. صاحب پیروزی و موفقیت تو را می‌دانم و بس، و بر تو توکل دارم. خدایا! تا زمان عملیات فاصله زیادی نیست. خدایا به قول امام خمینی «تو فرمانده کل قوا هستی» خودت رزمندگانت را پیروز گردان و شرّ صدام و کفار را از سر مسلمین بکن. خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهکاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول کن و از فیض عظمای شهادت بهره‌مندم ساز. از تو طلب مغفرت و عفو دارم ...